ه نام خدا
سلام
ملکا ذکر تو گويم که تو پاکي و خدايي
نروم جز به همان ره که توام راهنمايي
«سنايي»
انسان نياز به حرکت و جنبش دارد و بازي بخش مهمي از اين نياز است. هر فرد براي رشد ذهني و اجتماعي خود، نيازمند انديشه و تفکر است و بازي خمير مايه ي اين تفکر و انديشه است. آمادگي جسمي و روحي براي مقابله با مشکلات بخشي از فلسفه ي بازي کودکان است، بنابراين ، بازي هر چه گسترده تر، پيچيده تر و اجتماعي تر باشد کودک از مصونيت رواني بيشتري برخوردار مي شود. کشف دنياي اطراف بخش ديگري از فلسفه بازي است که کودک حس کنجکاوي خود را از اين طريق ارضا مي کند. بازي تن و روان کودک را ايمني مي بخشد و مسؤوليت هاي اجتماعي و اقتصادي را که در آينده بايد بدون کشيد به او مي آموزد.
کودک با بازي کردن موقعيتي بدست مي آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پيدا کند و مهارتهاي زندگي را بياموزد." رابرت وايت" مي گويد: «ساعات زيادي را که کودکان صرف بازي مي کنند نمي توان به هيچ وجه تلف شده تلقي نمود، بازي ممکن است شادي بخش باشد ولي در دوران کودکي يک کار جدي است ». بدون ترديد بازي بهترين شکل فعاليت طبيعي هر کودک محسوب مي شود.
«بازي دنياي کودکان است . با دنياي کودکان بازي نکنيد».
موفق باشيد
تعريف بازي :
به هر گونه فعاليت جسمي يا ذهني هدفداري که به صورت فردي يا گروهي انجام پذيرد و موجب کسب لذت و اقناع نيازهاي کودک شود، بازي مي گويند.
نقش بازي در رشد اجتماعي کودک:
- موجب ارتباط کودک با محيط بيرون مي شود و دنياي اجتماعي او را گسترش مي دهد.
- موجب شکوفايي استعدادهاي نهفته و بروز خلاقيت مي شود.
- همکاري ، همياري و مشارکت کودک توسعه مي يابد.
- با رعايت اصول و مقررات آشنا مي شود.
- همانند سازي با بزرگسالان را مي آموزد.
- با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعايت مي کند.
- رقابت را مي آموزد و شکست را بطور واقعي تجربه مي کند.
- قدرت ابراز وجود پيدا مي کند و از ترس ، کمرويي و خجالت بيهوده رها مي شود.
- حمايت از افراد ضعيف را مي آموزد.
نقش بازي در رشد عاطفي کودک:
- نياز به برتري جويي را ارضا مي کند.
- موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و ترديدها ، مهر و محبت ، خشم و کينه و نگراني ها مي شود.
- تمايل به جنگجويي و ستيزه گري را کم مي کند.
- «برون نگري» کودک را افزايش مي دهد.
نقش بازي در رشد جسمي کودک :
- موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضاي مختلف بدن مي شود.
- باعث تقويت حواس کودک مي شود.
- نيرو و انرژي بدن را به بهترين شکل مصرف مي کند.
- کودک به توانمندي هاي فکري و بدني خود آگاهي پيدا مي کند.
نقش بازي در رشد ذهني کودک :
- در يادگيري زبان نقش بسزايي دارد.
- در رشد هوشي کودک بسيار مؤثر است.
- با مفاهيم ساخت، فضا و شکل آشنا مي شود.
- رفتارهاي هوشمندانه کودک تقويت مي شود.
- موقعيت استفاده از قوه ي تخيل در کودک به وجود مي آيد.
- زمينه بهتري براي تفکر فراهم مي کند.
انواع بازي ها:
کودکان روحيات متفاوتي دارند و با توجه به ويژگي هاي خود، بازي هاي مختلفي را تجريه مي کنند.
عواملي که در انتخاب نوع بازي کودکان دخالت دارند عبارتند از : تفاوتهاي فردي ، ميزان سلامتي، سطح رشد جسمي و حرکتي، بهره ي هوشي ، جنسيت ، خلاقيت ، فرهنگ خانواده و موقعيت جغرافيايي بر همين اساس بازي به انواع گوناگون تقسيم مي شود:
1 – بازي هاي جسمي :
از قديمي ترين نوع بازيهاست، به ابزار مخصوص نيازمند است ، هم به صورت انفرادي و هم به صورت گروهي انجام مي شود، براي مصرف انرژي اضافي بدن و نجات يافتن از خستگي و کسالت بسيار مفيد است و رفتارهاي ناآرام و پرخاشگري توأم با عصبانيت کودک را کاهش مي دهد.
2 – بازي هاي تقليدي :
کودک به تقليد نقش هايي مي پردازد که آنها را باور کرده است. معمولاً بهترين شخصيت ها براي شروع ايفاي نقش ، والدين، برادران ، خواهران و دوستان هستند. کودک از ايفاي نقش آنان لذت برده و تجربه کسب مي کند. در دوره ي دبستان بيشتر نقش معلمان را تقليد مي کند، در حالي که در دوره ي نوجواني از تقليد رفتار بزرگسالان دوري مي کند و به تقليد رفتار همسالان مي پردازد که اين خود آغازي است براي هماهنگي و همسو شد با گروههاي اجتماعي و ايفاي نقش هاي واقعي زندگي.
3 – بازي هاي نمايشي :
کودک در تقليد از بزرگترها از لباس و وسايل مخصوص آنها نيز استفاده مي کند، مانند پسر کوچکي که کت پدر را به تن کرده، عينک او را به چشم مي زند و يا دختر بچه اي که کفش پاشنه دار مادر را پوشيده و به زحمت راه مي رود.
4 – بازي هاي نمادي:
زماني که کودک دستيابي به ابزار و وسايل مورد نياز خود را غيرممکن مي بيند، نيازها و آرزوهاي خود را با استفاده از وسايل نمادين و از طريق بازي بيان مي کند. براي مثال بر تکه اي چوب سوار شده، اين طرف و آن طرف مي رود، مانند اين که سوار بر اسبي شده و آن را هدايت مي کند. اين نوع بازي ها يکي از بهترين شيوه هاي بازي درماني محسوب مي شوند.
5 – بازي هاي آموزشي :
مهمترين وسيله آموزش کودک ، استفاده از وسايل بازي مناسب است، مانند مکعب هاي چوبي که کودک با جور کردن و دسته بندي کردن آنها مي تواند با مسائل اساسي اما ساده و آسان رياضي آشنا شود. از خانه ي کوچک اسباب بازي براي آشنا کردن کودک با واقعيت هاي موجود زندگي مي توان استفاده کرد. بازي هاي آموزشي موجب تقويت حواس و رشد قواي ذهني و اجتماعي کودک مي شوند، به شرط آن که سعي کنيم کنترل اصلي بازي در اختيار کودک باشد و جهت و مسير آن را او تعيين کند.
6 – بازي هاي آموزشي :
مهمترين وسيله آموزش کودک، استفاده از وسايل بازي مناسب است، مانند مکعب هاي چوبي که کودک با جور کردن و دسته بندي کردن آنها مي تواند با مسائل اساسي اما ساده و آسان رياضي آشنا شود. از خانه ي کوچک اسباب بازي براي آشنا کردن کودک با واقعيت هاي موجود زندگي مي توان استفاده کرد. بازي هاي آموزشي موجب تقويت حواس و رشد قواي ذهني و اجتماعي کودک مي شوند، به شرط آن که سعي کنيم کنترل اصلي بازي در اختيار کودک باشد و جهت و مسير آن را او تعيين کند.
6 – بازي هاي خلاقيتي:
کودک از طريق به وجود آوردن چيزي، عقايد و احساساتش را اظهار مي کند ، مانند نقاشي، موسيقي ، خميربازي، شن بازي و يا استفاده از لغات که او را قادر مي سازد تا در آينده داستان شعر و نمايشنامه بنويسد.
توصيه هايي براي والدين :
1 – به بازي کودکان اهميت دهيم، زيرا زندگي آنها در بازي ، شکل واقعي به خود مي گيرد.
2 – تلاش کنيم تا بازي هاي کودکان متناسب با فرهنگ و ارزش هاي خانواده باشد.
3 – با دقت در تفکرات خلاق و پويايي کودکان در حال بازي مي توانيم با چگونگي شخصيت آنها بيشتر آشنا شويم.
4 – در بازي کودکان دخالت نکنيم اما راهنما و کمک کننده خوبي باشيم.
5 – با همبازي شدن با کودکان راه دوستي ها را باز کنيم و راه پنهان کاري هاي دوره نوجواني را ببنديم.
6 – کاري کنيم که بازي به صورت تجربه اي لذت بخش در ذهن کودک باقي بماند.
7 – براي متوقف کردن بازي از امر و نهي استفاده نکنيم.
8 – با توجه به روحيه ي کنجکاو کودک، به گونه اي او را راهنمايي کنيم که به تفکر مثبت و انديشه خلاق و سازنده دست يابد.
9 – مراقب باشيم که محيط بازي موجب آسيب جسمي، فکري و يا رواني نشود.
10 – در انتخاب نوع بازي، به سن ، جنس و توانايي هاي فرزندمان توجه کنيم.
11 – نوع و مدت زمان بازي فرزندمان را طوري کنترل کنيم که از فشارهاي هيجاني و روحي بيش از حد دور باشد( به ويژه بازي هاي رايانه اي).
12 – براي انتخاب الگوهاي صحيح، زمينه مناسبي را براي بازي هاي تقليدي کودکانمان فراهم نماييم.
13 – از محدود کردن کودک در هنگام بازي بپرهيزيم.
14 – وسايل بازي را مناسب سن و رشد جسمي و ذهني کودک تهيه کنيم.
15 – آداب اجتماعي و چگونگي رفتار با ديگران را ضمن همبازي شدن با کودکان مي توانيم به صورت غيرمستقيم به آنها بياموزيم.
16- به مطالب و نحوه ي بيان کودکان در بازي به خوبي توجه کنيم، زيرا احساسات و مشکلات زندگي واقعي آنها در بازي منعکس مي شود.
17 – براي انتخاب همبازي هاي خوب، فرزندمان را غير مستقيم راهنمايي کنيم، زيرا رفتارهاي يک همبازي خود تأثير بسيار مثبتي در آينده ي او خواهد داشت.
18 – اگر در حضور فرزندمان با وسايل موجود در خانه براي او اسباب بازي (ماشين ، عروسک و ...) بسازيم، ارتباط عاطفي ميان ما و کودکانمان تقويت خواهد شد.
19 – براي تقويت حس همکاري و مسؤوليت پذيري فرزندمان با او توافق کنيم که پس از بازي، اسباب بازي هاي خود را جمع کرده و سرجايش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت.
20 – از فرزندمان بخواهيم که اجازه دهد تا همبازي هايش از اسباب بازي هاي او استفاده کنند، زيرا اين کار موجب تقويت حس نوع دوستي و تسهيل در ارتباط با ديگران مي شود.
21 – اسباب بازي گران قيمت ممکن است وسيله بازي مفيدي نباشد. هنگام خريد توجه داشته باشيم که اسباب بازي بايد بتواند قدرت خلاقيت و سازندگي فرزندمان را رشد دهد. وسايل بازي جورکردني، پازل ها، خميربازي، گل رس و .... اسباب بازي هاي مناسبي به شمار مي روند.
22 – اگر کودکان در هنگام بازي با هم اختلاف پيدا کردند اجازه بدهيم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتي که اختلاف تشديد شود فقط آنها را از هم جدا کنيم و هرگز از يکي از طرفين ، جانبداري نکيم.
23 – در محيط هاي بازي گروهي مثل زمين بازي کودکان در پارک ها، اجازه دهيم بچه ها با هم دوست شوند و بازي کنند، از وارد شدن به محيط بازي کودکان بپرهيزيم.
24 – از همبازي شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ويژه «نوجوانان و جوانان» اکيداً جلوگيري کنيم.
25 – کودکان همواره نيازمند بازي هستند، پس اسباب بازي هاي مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشيم.
26 – کودکان بايد به مجموعه اي از بازي هاي جسمي، اجتماعي، عاطفي و ذهني بپردازند. هنگامي که فقط يکي از بازي ها را انجام مي دهند(مثلاً بازي هاي رايانه اي) از رشد اجتماعي، جسمي و عاطفي محروم شده و احتمال بروز عصبانيت و پرخاشگري در آنها افزايش مي يابد.
نظرات شما عزیزان: